برگزاری چهارمین نشست از سلسله نشست‌های خوانش هویت فرهنگی

۱۸ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۰:۱۲ کد : ۲۴۸۹ اخبار فرهنگی جهاد دانشگاهی
تعداد بازدید:۱۱
چهارمین نشست از سلسله نشست‌های خوانش هویت فرهنگی با موضوع «ارتباط بین فرهنگی رابطه بین خود و دیگری» با ارائه دکتر سیاوش گلشیری منتقد، نویسنده و مدرس دانشگاه، به همت انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
برگزاری چهارمین نشست از سلسله نشست‌های خوانش هویت فرهنگی

پس از راه‌اندازی «دبیرخانه هویت فرهنگی» ذیل معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان، واحد انتشارات تلاش دارد با تاکید بر سرفصل‌ فعالیت‌های این دبیرخانه، در راستای دانش‌افزایی اعضای دبیرخانه و علاقمندان به این موضوع، جلسات خوانش متون علمی مرتبط با هویت فرهنگی را برگزار کند. 

سلسله نشست‌های خوانش هویت فرهنگی به بازخوانی، کتاب، جستار و مقالات مرتبط با این حوزه می‌پردازد. در چهارمین نشست از سلسله نشست‌های خوانش هویت فرهنگی با موضوع «ارتباط بین فرهنگی رابطه بین خود و دیگری» با تحلیل رمان «جنایت و مکافات» مورد بررسی قرار گرفت.  

در ابتدای این نشست در خصوص سپهر نشانه‌ای توضیحاتی ارائه شد. سپهر نشانه‌ای جایی است که در مرکز آن متون فرهنگی تولید می‌شوند و بیرون از آن آشوب و بی‌نظمی، درون سپهر را تهدید می‌کند؛ و در تعامل این درون و بیرون است که می‌توان به تولید فرهنگ جدید دست ‌یافت. یوری لوتمان پایه‌گذار مکتب نشانه‌شناسی فرهنگی تارتو- مسکو با طرح نظریه‌ فرهنگی با محوریت مفهوم سپهر نشانه‌ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه‌ای فرهنگ در مقام یک سپهرنشانه‌ای می‌پردازد.

ریشه‌های ترجمه‌ بینانشانه‌ای را باید نظریه‌ سپهر نشانه‌ای یوری لوتمان و همتای او باریس اوسپنسکی جست‌وجو کرد. مضمون عمومی نظریه سپهر نشانه‌ای آن است که در جهان ما، هیچ متنی خودمختار و بیرون از بافت نیست. 

یوری لوتمان پایه‌گذار مکتب نشانه‌شناسی فرهنگی تارتو- مسکو با طرح نظریه‌ فرهنگی با محوریت مفهوم سپهرنشانه‌ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه‌ای فرهنگ در مقام سپهرنشانه‌ای می پردازد.

در ترجمه بینازبانی ما با دو نوع بینامتن یعنی پیش متن و فرامتن روبه‌رو هستیم که پدیده‌ای جهانی تلقی می‌شود که همان ترجمه در معنای عام و متعارفش است. در ترجمه‌ بینانشانه‌ای ما با دو نظام نشانه‌ای سر و کار داریم. نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت ارتباط ترجمه بینانشانه‌ای و بینافرهنگی است. 

در اینجا بار دیگر، مفاهیم «فرهنگ خودی» و «نه فرهنگ/ دیگری» لوتمان خود را نشان می دهند که بیانگر وسعت دیدگاه اوست.

هر فرهنگی فضای «خود» را آشنا، آرامش‌بخش، متعارف و انسانی می‌داند و در تقابل با آن و برای اثبات آن، پیوسته دیگری عجیب و نامتعارف را در روایت‌ها، اسطوره‌ها، سینما، تلویزیون، سیاست، ادبیات، داستان‌های علمی ـ تخیلی و در یک کلام، در مجموعه متون آن فرهنگ باز می‌سازد .

هر فرهنگ دارای پیشینه ای از تاریخ بده بستان‌ها و تجربه‌های خود از ترجمة بین فرهنگی و آمیزش بین فرهنگی است و در عین خود بودن در همة تاریخ و در دوره معاصر، پیوسته به دیگری فرهنگی وابسته بوده است. 

حال اگر این الگوی فرهنگی خودمحور را تعدیل کنیم ـ الگویی که خود را در کانون جهان می‌بیند و غیر را هیولا، بدوی و آشوب ـ آن گاه در دو سویه این دوگانه به جای فرهنگ و نافرهنگ (طبیعت)، فرهنگ خود و فرهنگ دیگری، متن خود و متن دیگری خواهیم داشت . 

در ان نشست به تحلیل فرایند ترجمه بین فرهنگی، که دارای سه رویکرد است، اشاره شد. 

•  رویکرد خود و نه دیگری؛ این رویکرد با کارکرد هویت‌بخش و در نتیجه، ایدئولوژیکی فرهنگ سروکار دارد که خود فرهنگی است و دیگری بدوی. 

•  رویکرد دوم، نه خود بلکه دیگری است. رویکردی که دیگری را آرمانی می‌کند و از منظر دیگری به خود می‌نگرد. 

•   رویکرد سوم، هم خود و هم دیگری، اما با این تفاوت که نه خود و نه دیگری نمی‌تواند در حد گروهی اجتماعی عمل کند، زیرا به محض اینکه گروهی اجتماعی چنین رویکردی را در پیش گیرد، آن گروه به یک خودِ فرهنگی در برابر دیگری‌ها تبدیل شده است. 

 در ادامه این نشست، حاضران در خصوص انتخاب موضوع جلسه بعد این سلسله نشست‌ها باهم به بحث و تبادل نظر پرداختند.


نظر شما :