آینده جهان چگونه خواهد بود؟
شیوع کرونا؛ گسترش اقتدارگرایی بینالمللی یا مردم سالاری؟
تضعیف جهانیسازی
با گسترش ارتباطات و غلبه تفکر نئولیبرال در جهان، پدیده جهانیشدن و تصور «دهکده جهانی» در دنیا به شدت تقویت شد. اقتصادهای بزرگ با محوریت آمریکا به علت برخورداری از فنآوری برتر، تلاش میکردند با طرح موضوع اقتصاد آزاد به بازار کشورهای کمتر توسعه یافته (بازارهای محلی) دست یابند. در زمان حاضر با تغییر شرایط فنآوری و بازارهای بین المللی به سود کشورهای نوظهور به سردمداری چین، مشاهده میشود آمریکا و برخی از کشورهای غربی از لزوم تقویت ناسیونالسیم (ملی گرایی) صحبت میکنند و بسیاری از توافقات بین المللی را به زیان خود میببیند.
به نظر میرسد بحران کرونا شرایط موجود را تقویت کرده و حتی میتوانند بهانهای برای سیاستمداران جهت فاصله گرفتن از شعارهای جهانی گذشته و اعمال محدودیتهای ارتباطی و اقتصادی باشد. در این میان احتمالا، کاهش پذیرش پناهجویان و افزایش مخفیکاری اطلاعات علمی و اقتصادی نیز قوت میگیرد.
سیاستورزی دیجیتال و تأثیرگذاری بر کشورهای کمترتوسعهیافته
تجربه انقلابهای عربی در سال 2010 و پس از آن نشان میدهد رسانههای اجتماعی نقش ویژهای در اطلاعرسانی در شرایط بحران و فروپاشی حکومتهای خودمختار دارند، اما همین رسانهها پس از چند ماه در زمان شکلگیری حاکمیت بدیل، تبدیل به پیادهنظام حکومتهای ذینفع و ابزاری برای جلوگیری از شکلگیری وحدت ملی میشوند. حال انقلاب کرونایی شکل گرفته در جهان میتواند موجب گرمترشدن تنور سیاستورزی دیجیتال و تلاش مضاعف کشورهای مسلط در مناسبات جهانی برای تاثیرگذاری سیاسی و اقتصادی بر کشورهای کمتر توسعه یافته شود.
صرف زمان بیشتر در فضای مجازی در ایام قرنطینه، استعداد بیشتری برای تاثیرپذیری مردم جهان ایجاد کرده است؛ در ضمن اقتصاد آسیبدیده کشورهای توسعهیافته نیز نیازمند بازارهای جدید و برهم زدن شرایط موجود در عرصه جهانی است. همچنین کمتوانی دولتهای محلی در پاسخگویی به مطالبات اقتصادی مردم خود در زمان قرنطینه و ایجاد موج بیکاری در این کشورها، زمینه را برای اعمال هر چه بیشتر سیاستورزی دیجیتال فراهم کرده است.
توسعه خط مشیگذاری ظالمانه توسط کشورهای سرکوبگر
بحرانها و جنگها همواره بستر تغییرات عظیم در نحوه زندگی بشر بوده است. هیاهوی بحران کرونا میتواند زمینهساز اعمال سیاستهایی باشد که پیادهسازی آنها در شرایط عادی دشوار است.
در حالی که جامعه جهانی و حتی افکار عمومی در سطح منطقهای درگیر اخبار مرگ و میر و تبعات اقتصادی بحران کرونا هستند، احتمال اعمال سیاستهای سرکوبگرانه برخی حکومتهای استبدادی افزایش یافته است. پوشش رسانهای و بزرگنمایی اخبار کرونا نیز قطعا در دستور کار این حکومتها قرار میگیرد. شاید تحرکات صورت گرفته در خانواده سلطنتی سعودی را بتوان مثالی برای تحلیل حاضر دانست.
توجیه ناکارآمدی و عدم پاسخگویی بیشتر دولتها
بحران کرونا برای برخی دولتها که از توانایی کمتری در پاسخگویی به مطالبات اقتصادی و اجتماعی مردم برخوردار هستند، به نوعی نعمت محسوب میشود. تبادل شدید اطلاعات میان جوامع بشری و تبلیغات پرهیاهوی برندهای تجاری، موجب شکلگیری مطالبات اقتصادی و اجتماعی بسیاری در میان مردم شده است. دولتهایی که از بحران ناکارآمدی رنج میبرند و بهرهوری اقتصادی پایینی دارند، قطعا از بروز بحران کرونا چندان دلخور نیستند.
گسترس فضای همدلی میان ملتها
اگر چه در مناسبات بینالمللی نمیتوان به همدلی و نزدیکی واقعی سیاستمداران امید چندانی داشت، اما تعاملات فرهنگی، اجتماعی و عاطفی ملتها همواره موجب کاهش تنشهای بینالمللی بوده است. درد مشترک کرونا، موجی از همدلی و حس مشترک را در میان مردم جهان ایجاد کرده است. امید است این حس مشترک با تقویت کمپینهای مردم نهاد، زمینهساز پیوند بیشتر ملتها شود. همراهی دانشگاهیان، فعالان اجتماعی و سیاستمداران متعهد، موجب تقویت این موج همدلی خواهد شد.
نظر شما :